به نام خدا
مزاح
مزاح بسیار کردن و مردم را به خنده آوردن و یا سخنان لغو و موذى در مزاح بکار بردن چنانچه عادت جهّال است. و مزاح کم، نیکو و پسندیده و از لوازم خوش خلقى و نیکخوئى است. خاتم (ص) فرمود من مزاح کنم و لکن جز حق نگویم. 224 وقتى، پاى مبارک دراز نمود، فرمود پاى من به چه مىماند؟ هر کس تشبیهى کرد. پاى دیگر هویدا نمود فرمود این پاى من به این پاى من مىماند. 225
زنى از آن بزرگوار احوال شوهرش را پرسید که در سفر بود. حضرت فرمود که شوهر تو چنین و چنان است و سفیدى چشم او بسیار است. زن مضطرب شد. چون شوهرش آمد حکایت کرد. گفت اى زن حضرت راست فرمود، سفیدى چشم هر کس زیاده از سیاهى اوست.
و فرمود زن پیر و مرد پیر و سیاه به بهشت نمىرود و این حکایت از شهرت، محتاج به بیان نیست. 226 و در حدیث است: کان رسول اللّه (ص) یمزح و لا یهزل: 227 پیغمبر (ص) مزاح مىکرد و سخن لغو نمىگفت.